هوشنگ ابتهاج
امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی معروف به “هوشنگ ابتهاج” و متخلص به “سایه” در ششم اسفند ماه سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر رشت به دنیا آمد. پدرش «آقاخان ابتهاج» از پزشکان رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمهها منتشر کرد. او همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما و سرودن شعر نو برود، اما بعدها به شیوه غزلسرایی روی آورد و یکی از برجسته ترین غزلسرایان معاصر ایران شد.
فعالیت های هوشنگ ابتهاج
ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ خورشیدی سرپرست برنامه گلهای تازه در رادیو بود و همچنین پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. علاوه بر اشعاری از ایشان که توسط خوانندگان مختلف بصورت آواز اجرا شده است، بر روی تعدادی از سروده های ایشان تصنیف های ماندگاری ساخته شده است که اغلب آنها بسیار مورد توجه مردم واقع شده است.
از جمله تصنیف “تو ای پری کجایی” با آهنگسازی همایون خرم و تصنیف های ” به یاد عارف” و “سپیده” و “درین سرای بی کسی” با آهنگسازی محمدرضا لطفی. ایشان در سال ۱۳۶۶ به همراه خانواده خود به آلمان مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آن کشور ساکن بود.
آثار هوشنگ ابتهاج
از آثار ایشان می توان به این کتابها اشاره کرد:
نخستین نغمه ها (۱۳۲۵) – سراب (۱۳۳۰)- سیاه مشق (۱۳۳۲) – شبگیر (۱۳۳۲) – زمین (۱۳۴۴) – چند برگ از یلدا (۱۳۴۴) – یادنامه (۱۳۴۸) – تا صبح شب یلدا (۱۳۶۰) – یادگار خون سرو (۱۳۶۰) – حافظ به سعی سایه (1372) – آینه در آینه (۱۳۶۹) – تاسیان (۱۳۸۵) – پیر پرنیان اندیش (۱۳۹۱) – بانگ نی (۱۳۹۵) – هدیه (۱۳۹۷)
امیر هوشنگ ابتهاج ۱۹ امرداد سال ۱۴۰۱ خورشیدی در سن ۹۴ سالگی در شهر کلن آلمان به علت نارسایی کلیه و کهولت سن دار فانی را وداع گفت. یاد و نامش گرامی باد.
از این لینک چند بیت از یک غزل هوشنگ ابتهاج را با آواز استاد محمد رضا شجریان با همراهی تار استاد فرهنگ شریف در دستگاه همایون می شنوید. این برنامه در گلهای تازه شماره ۳۷ اجرا شده است.
غزلی از هوشنگ ابتهاج
آه از شوخی چشم تو که خونریز فلک
دید این شیوۀ مردمکُشی و یاد گرفت
منم و شمع دلسوخته یارب مددی
که دگر باره شب آشفته شد و باد گرفت
شعرم از نالۀ عشاق غمانگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
منم و شمع دل سوخته یا رب مددی
که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
سایه ما کشتۀ عشقیم که این شیرین کار
مصلحت را مدد از تیشۀ فرهاد گرفت
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.